انجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320220923Developing a Problem-Solving Training Program and Evaluating Its Effectiveness on Communication Interactions of Slow-Paced
Students with Down syndromeاثربخشی برنامۀ آموزش حل مسئله خانوادهمحور بر تعاملات ارتباطی دانشآموزان آهسته-گام با نشانگان10115455410.22034/ceciranj.2022.342037.1660FAمریم صیدیدانشجوی دکتری تخصصی، گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.0000000348228859غلامعلی افروزاستاد ممتاز گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0001-9819-6790لیلا کاشانی وحیداستادیار گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.0000-0002-5070-5186علی اکبر ارجمندنیادانشیار گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0001-8030-8416کیوان کاکابراییدانشیار گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.0000-0002-9970-4854Journal Article20220511The study aimed to design and investigate the effectiveness of family-centered problem-solving interventions on communication interactions in slow-paced students with Down syndrome. This quasi-experimental study was a pretest-posttest-follow-up with a control group. The statistical population included 67 slow-paced female and male students with Down syndrome in Kermanshah. Thirty slow-paced students with Down syndrome (15 girls and 15 boys) in the academic year 2021-2022 were selected using the purposive sampling method and randomly assigned to two experimental groups (n=15) and controls (n=15). The experimental group participated in fifteen one-hour sessions of the “I Can Problem Solve” (ICPS) workshops, while the control group did not receive any training. The Matson Social Skills Scale (MESSY) (1983) was used to collect the data. Data analysis was performed using SPSS version 24 with repeated measures. The experimental group’s results showed a significant difference between pre-test-post-test scores in social skills, antisocial behavior, aggression, impulsive behavior, and peer relationship (P=0/001). There was no significant difference between post-test-follow-up scores, indicating the stability of the effect. Despite increasing the mean score, there was no significant difference in the high self-confidence and superiority components. Due to the impact of the family-centered problem-solving intervention, this educational program at home and school is of great importance for parents, educators, and students with Down syndrome پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ حل مسئله خانوادهمحور بر تعاملات ارتباطی دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل 67 نفر دانش آموزان دختر و پسر آهسته گام با نشانگان داون شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401ـ1400 بودند که 30 دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون (15 دختر و 15 پسر) با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 15 جلسه یک ساعته در کارگاه من می توانم مسئلهام را حل کنم (ICPS) شرکت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون (MESSY) (1983) استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرمافزار SPSS و با استفاده از روش اندازه گیری مکرر انجام گردید. نتایج نشان داد، در گروه آزمایش، بین نمرات پیشآزمون- پسآزمون در زیرمقیاسهای مهارتهای اجتماعی، رفتار غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتار تکانشی و رابطه با همسالان تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=P) و بین نمرات پس آزمون- پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نگردید که نشان دهنده پایداری تأثیر است. در مؤلفه اطمینان زیاد به خود و برتری طلبی علیرغم افزایش نمره میانگین تفاوت معناداری در مراحل مشاهده نگردید. با توجه به تأثیر مداخله حل مسئله خانواده محور، کاربست این برنامه آموزشی در محیط خانه و مدرسه برای والدین، مربیان و دانشآموزان آهسته گام با نشانگان داون از اهمیت فراوانی برخوردار است.https://www.ceciranj.ir/article_154554_7165fde42ca8834531eab0e48bddde90.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320220923Effectiveness of group education based on acceptance and commitment in mothers of children with autism spectrum disordersاثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودپنداره و تعامل مادر- فرزند در مادران کودکان با اختلالهای طیف اتیسم231116375410.22034/ceciranj.2022.306027.1597FAزهره سرخیکارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.پرویز شریفی درآمدیاستاد روانشناسی کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.سعید رضاییاستاد روانشناسی کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.Journal Article20220730This study aimed to determine the effectiveness of education based on acceptance and commitment to self-concept and mother-child interaction in mothers of children with autism spectrum disorders. The research method was a pretest-posttest design with a control group. The study's statistical population included 50 mothers of children with autism spectrum disorders whose children were receiving education and rehabilitation in special centers for autism in Tehran city in 2020. The sample size of ten mothers was selected by purposeful sampling. Mothers were randomly divided into experimental (n = 5) and control groups (n = 5). The instruments were the Rogers Self-Concept Scale (RSCE) and the Mother-Child Interaction Scale (MCRE). The experimental group received an acceptance and commitment-based group training intervention program for eight sessions of ninety minutes with fifteen minutes of rest time, while the control group did not receive any intervention. Data analysis was performed by SPSS-24 software using descriptive statistics and analysis of covariance. The results showed that the intervention program of group education based on acceptance and commitment had a significant effect on self-concept and mother-child interaction in mothers of children with autism spectrum disorders, with an effect size of 0/341 for self-concept and effect sizes of 0/411, 0/445, 0/397, and 0/364 for the subscales of child acceptance, overprotection, overindulgence, and child rejection, respectively, on mother-child interaction (P< 0/01). The present study's findings indicated that this treatment program, with the teaching of appropriate principles, can be used as a suitable treatment method to improve self-concept and mother-child interaction in mothers of children with autism spectrum disorders<strong>.</strong>هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودپنداره و تعامل مادر- فرزند در مادران کودکان با اختلالهای طیف اتیسم بود. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی دارای طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 50 نفر از مادران کودکان با اختلالهای طیف اتیسم که فرزندشان در مراکز مخصوص به اتیسم در شهر تهران در سال 98 در حال دریافت آموزش و توانبخشی بودند، تشکیل دادند. تعداد 10 نفر از مادران با روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. مادران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 نفر) و کنترل (5 نفر) قرار گرفتند. ابزار سنجش، مقیاس خودپنداره راجرز (RSCE) و مقیاس تعامل مادر- کودک رابرت. ام. راس (MCRE) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای با رعایت 15 دقیقه زمان استراحت برنامه مداخلهای اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند؛ در حالیکه گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که برنامه مداخلهای آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودپنداره و تعامل مادر- فرزند در مادران کودکان با اختلالهای طیف اتیسم با اندازه اثر 341/0 برای خودپنداره و با اندازههای اثر 411/0، 445/0، 397/0 و 364/0، به ترتیب برای خردهمقیاسهای پذیرش فرزند، بیشحمایتگری، سهلگیری و طرد فرزند در تعامل مادر- فرزند تأثیر معنادار داشت (01/0P<). یافتههای پژوهش حاضر بیانگر این بودند که این برنامه درمانی با آموزش اصول مناسب میتواند بهعنوان یک روش درمانی مناسب در بهبود خودپنداره و تعامل مادر- فرزند در مادران کودکان با اختلالهای طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.https://www.ceciranj.ir/article_163754_f4a9c1f6f75f045dffc99f320a5c27dc.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320221023Effectiveness of Discrete Trial Training on Motor Imitation in Children with Autismاثربخشی آموزش کوششهای مجزا بر تقلید حرکتی در کودکان مبتلا به اوتیسم332416482010.22034/ceciranj.2023.344194.1664FAخلیل کاکاوندیدانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.0000000219264132امیر قمرانیاستادیار گروه روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.0000-0003-4390-0749Journal Article20220910The present study aimed to evaluate the effectiveness of Discrete Trial Training on motor imitation skills in a child with high-functioning autism. This study was a case study with A-B-A design. Since the current research was looking for special or unusual cases, the purposeful sampling method was used. The subject was a boy with autism aged 3 years and 3 months in Kermanshah province. The target child received the intervention program for 21 sessions (6 consecutive weeks of one-hour sessions). Also, this study had three follow-up stages, 2 months, 4 months, and 6 months after the last intervention session. Stone, Ousley, and Littleford (2015) used the Movement Imitation Scale (MIS) to measure motor imitation in this study. The data were analyzed using SPSS-22 software, and the percentage of non-overlapping data (PND), percentage of overlapping data (POD), and Cohen's d. The findings showed that the subject had almost constant motor imitation scores at the baseline, which in the last session of the intervention was 0.60 percent recovery (PND), 0.40 percent overlap (POD), and after 2, 4, and 6 months follow-ups the month reached the recovery percentage (PND) of 100%. Also, the effect size using Cohen's d for the subject after the intervention was 1.34, and after 3 follow-up stages, 12.07 was at a high recovery level. Therefore, Discrete Trial Training can be considered by exceptional teachers, psychologists, and related planners.
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش کوششهای مجزا بر مهارت تقلید حرکتی در یک کودک مبتلا به اوتیسم با کارکرد بالا انجام گرفت. این پژوهش از نوع مورد منفرد با طرح A-B-A بود. از آنجا که پژوهش حاضر، به دنبال موارد خاص و یا غیرمعمول بود، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. آزمودنی یک کودک مبتلا به اوتیسم پسر با سن 3 سال و 3 ماه در استان کرمانشاه بود. برنامه مداخله به مدت 21 جلسه (6 هفته متوالی جلسهای یک ساعت) بر روی کودک انجام شد. همچنین، این پژوهش دارای سه مرحله پیگیری، 2 ماهه، 4 ماهه و 6 ماهه بعد از آخرین جلسه مداخله بود. در این پژوهش برای سنجش تقلید حرکتی از مقیاس تقلید حرکتی (MIS) استون، آشلی و لیتلفورد (2015) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد داده های همپوش (POD) و d کوهن مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که آزمودنی در خط پایه نمرات تقلید حرکتی تقریباً ثابتی داشت که در جلسه آخر مداخله به درصد بهبودی (PND) 60/0، درصد همپوشانی (POD) 40/0 و بعد از پیگیری 2 ماهه، 4 ماهه و 6 ماهه به درصد بهبودی (PND) 100 درصد رسید. همچنین، اندازه اثر با استفاده از d کوهن برای آزمودنی بعد از مداخله 34/1 و بعد از 3 مرحله پیگیری 07/12 به دست آمد که در سطح بهبودی بالایی قرار داشت. بنابراین، آموزش کوششهای مجزا میتواند مورد توجه معلمان استثنایی، روانشناسان و برنامه ریزان مربوطه قرار گیرد.https://www.ceciranj.ir/article_164820_f4ba51bce7bc158ba7c3651373653e94.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320221222Supervision of Round-the-clock Care Centers (Age Range from 6 to 12 Years) in Kermanshah cityاثربخشی آموزش الگوی توانمندسازی مهارتهای زندگی بر افزایش عزتنفس و حل مسئله اجتماعی در کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانهروزی (محدوده سنی ۶ تا ۱۲ سال) شهر کرمانشاه433416578910.22034/ceciranj.2023.354045.1687FAسحر رضاییدانشجوی دکترای مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج، سنندج، ایران.0000-0003-1243-9304محمود گودرزیدانشیار مشاوره، گروه مشاوره خانواده، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج، سنندج، ایران.0000000173769476کامران علی مددیکارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحدکرمانشاه، کرمانشاه، ایران.Journal Article20220907This research aimed to investigate the effectiveness of life skills empowerment training on increasing self-esteem and solving social problems in children under the supervision of daycare centers (age range 6 to 12 years) in Kermanshah city in 2023. The study method was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group. The statistical population included all children 6 to 12 years old under welfare coverage, 20 people, and using community census sampling. The children were randomly assigned to two groups of 10 people, the test and the control. The tools included Cooper Smith's Self-Esteem Questionnaire (SEI) and Long and Cassidy's Social Problem Solving (PSS). 14 two-hour sessions were held for the intervention group. Then a post-test was performed on both groups. The data were analyzed using frequency, percentage, mean, and standard deviation statistics and multivariate analysis of covariance test in SPSS-24 software. The results showed that the life skills empowerment model was effective in self-esteem and problem-solving in children. There was a significant difference between the scores of the intervention and control groups (P<0001). Therefore, we conclude that the model of empowering life skills on self-esteem and problem-solving in children under the supervision of daycare centers is effective. Therefore, it is useful to develop codified training programs of the life skills empowerment model and include them in these children's educational programs to increase self-esteem and solve social problems.
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش الگوی توانمندسازی مهارتهای زندگی بر افزایش عزت نفس و حل مسئله اجتماعی در کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانهروزی (محدوده سنی ۶ تا ۱۲ سال) شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. روش مطالعه، نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 6 تا 12 سال تحت پوشش بهزیستی به تعداد 20 نفر میشد و با استفاده از نمونه گیری به روش سرشماری جامعه کودکان به صورت تصادفی و به روش همتاسازی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار شامل پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (SEI) و حل مسئله اجتماعی لانگ و کسیدی (PSS) بود. برای گروه مداخله آموزش الگوی توانمندسازی به صورت 14 جلسه دو ساعته برگزار شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از آماره های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و آزمون کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی توانمندسازی مهارتهای زندگی بر عزتنفس و حل مسئله در کودکان مؤثر بوده است و تفاوت معنیداری بین نمرات گروه مداخله و کنترل وجود دارد (001/0<P). بنابراین، نتیجه میگیریم الگوی توانمندسازی مهارتهای زندگی بر عزتنفس و حل مسئله در کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانه روزی اثربخش است. لذا تدوین برنامه های مدون آموزش الگوی توانمندسازی مهارتهای زندگی و گنجاندن آن در برنامه های آموزشی این کودکان در افزایش عزت نفس و حل مسئله اجتماعی مفید است.https://www.ceciranj.ir/article_165789_55f94def56c05921e5fea2af77366ece.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320220923The effect of motor rehabilitation on strengthening the attention of slow learner studentsتأثیر توانبخشی حرکتی بر تقویت توجه دانشآموزان دیرآموز524416579110.22034/ceciranj.2023.336680.1646FAژیلا شب افروزکارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.سعید رضاییدانشیار گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.0000-0002-9857-4402Journal Article20220713The present study aimed to investigate the impact of motor rehabilitation on strengthening the attention of slow learner students in Rasht. This quasi-experimental research had a pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all slow learner students aged 8 to 12 in Rasht during the 2020-2021 academic year. The statistical sample included 20 slow learner students (10 children in each group) with an average IQ of 79, who were randomly assigned to two experimental and control groups using the purposeful sampling method. During the pre- and post-training stages, a simple strop computer test (SST), continuous computerized performance test (CPT), Wisconsin card computer test (WCST), and divided attention researcher-made test (TEA-Ch) were used to collect data. The experimental group conducted the selected Kephart’s perceptual–motor protocol twice per week for ten 45-minute sessions (1964), and after completion of the course, attention tests were administered. SPSS-26 software was used to analyze the data using multivariate analysis of covariance (MANCOVA). For all tests, a significance level of 0.05 was considered. The findings demonstrated that perceptual–motor programs significantly improve the attention of slow learner students. Therefore, it is recommended that these children receive both motor rehabilitation and structured training to help them overcome their challenges.هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانبخشی حرکتی بر تقویت توجه دانش آموزان دیرآموز شهر رشت بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دیرآموز 8 تا 12 سال شهر رشت در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل و حدوداٌ 500 نفر در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 20 کودک دیرآموز (10 دختر) و (10 پسر) با میانگین بهره هوش 79 که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمون رایانه ای استروپ ساده SST))، آزمون رایانهای عملکرد پیوسته (CPT)،<strong> </strong>آزمون رایانه ای کارت ویسکانسن (WISC) و آزمون تقسیم شده محقق ساخته TEA-Ch)) در مراحل قبل و بعد از آموزش استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، 45 دقیقه ای دو روز در هفته، پروتکل منتخب ادراکی – حرکتی را اجراء کردند و پس از پایان دوره توسط آزمونهای توجه مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA ) به وسیله نرم افزار 26-SPSS استفاده شد. سطح معنی داری در کلیه آزمونها 05/0 در نظر گرفته شده بود. یافته ها نشان داد برنامه های ادراکی – حرکتی بر بهبود توجه دانش آموزان دیرآموز اثر معنی داری دارد. در نتیجه فراهم کردن برنامه های حرکتی در کنار آموزشهای سازمان یافته این کودکان برای بهتر شدن مشکلات آنها پیشنهاد میشود.https://www.ceciranj.ir/article_165791_04ca19a7900f270006f06aad1614a8ea.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-348813320220923Effect of Gratitude Training based on Cultural Considerations on the Mental Health and Life Expectancy of Mothers of Students with Visual Impairmentاثربخشی آموزش قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی بر سلامت روان و امید به زندگی مادران دانشآموزان با آسیب بینایی645316375010.22034/ceciranj.2022.356146.1694FAمحمد عاشوریدانشیار گروه روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-1685-2932فرزانه بهزادی;کارشناسی ارشد روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه شیراز ، شیراز، ایران0000-0002-8337-1127Journal Article20220529The present study aimed to determine the effect of gratitude training based on cultural considerations on the mental health and life expectancy of mothers of students with moderate to severe visual impairment in Gachsaran. This study was quasi-experimental research with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included all mothers of students with visual impairment in Gachsaran city, 49 people. The present study sample included 30 mothers aged 35 to 45, who were selected from Baghcheban school by the available sampling method and were randomly replaced in two experimental and control groups of 15 people. The experimental group participated in gratitude training based on cultural considerations in 9 sessions (three sessions weekly), while the control group did not. This research used Symptom Check List 25 (SCL-25) and Adult Hope Scale (AHS). The data obtained from the research were analyzed by univariate analysis of covariance through SPSS version 26.<em> </em>The results showed that the gratitude training based on cultural considerations positively and significantly affected mental health (F=419.30, P=0.001) and life expectancy (F=255.70, P=0.001) of the mothers of students with visual impairment. According to the eta square, it can be said that 94% and 90% of the changes in these variables are due to the effectiveness of gratitude training based on cultural considerations. Therefore, planning for such training programs has an important role in the health and hope of individuals.پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی بر سلامت روان و امید به زندگی مادران دانشآموزان با آسیب بینایی در شهر گچساران انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دانشآموزان با آسیب بینایی متوسط تا شدید شهر گچساران در نظر گرفته شد که 49 نفر بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 30 مادر، 35 تا 45 ساله که فرزندانشان در مدسه باغچهبان مشغول به تحصیل بودند، بهعنوان نمونه انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی را طی ۹ جلسه (هفتهای 3 جلسه) ۹۰ دقیقهای دریافت نمودند؛ در حالیکه گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. در این پژوهش از پرسشنامه سلامت روان (SCL-25) و مقیاس امید بزرگسالان AHS)) استفاده شد. دادهها به با استفاده از مدل تحلیل کوواریانس تکمتغیری با به کارگیری نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گروه آزمایش و کنترل در سلامت روان و امید به زندگی تفاوت معناداری داشتند (001/0>P) و آموزش برنامه قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی بر سلامت روان (001/0<sub>=</sub><sub> </sub>P و 30/419F<sub>=</sub>) و امید به زندگی (001/0<sub>=</sub><sub> </sub>P و 70/255F<sub>=</sub>) مادران دانشآموزان با آسیب بینایی اثر مثبت و معناداری داشته است. با توجه به مجذور ایتا میتوان گفت که به ترتیب 94 و 90 درصد تغییر در این متغیرها به علت اثربخشی آموزش قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی میباشد. در واقع، آموزش برنامه قدردانی مبتنی بر آموزههای فرهنگی بر سلامت روان و امید به زندگی مادران دانشآموزان با آسیب بینایی اثر مثبت و معناداری داشته است. بنابراین، برنامهریزی برای آموزش چنین برنامههایی نقش مهمی در سلامتی و امیدواری افراد دارد.https://www.ceciranj.ir/article_163750_64430da8cbbb1f94f1f228ad811efff3.pdf