انجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222The effectiveness of POOYESH educational program on self-esteem of children with learning problemsاثربخشی برنامۀ آموزشی پویش بر عزتنفس کودکان با مشکلات یادگیری11466722FAمحسن شکوهی یکتادانشیار، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهراننفیسه قرائیدانشجوی کارشناسی ارشد، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهرانعلی اکبر ارجمندنیادانشیار، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهرانجلیل فتح آبادیدانشیار، روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانرزیتا داوری آشتیانیدانشیار، روانپزشک، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهرانJournal Article20180804The aim of the present study was to examine the efficacy of POOYESH educational program on self-esteem of children with learning problems. The study design was quasi-experimental, pre-test and post-test with control group. The sample consisted of 30 primary school students in grades 3 to 5 referred to the Imam Hossein Hospital for their learning problems and were randomly assigned to two experimental and control groups. POOYESH educational program was conducted 90-minutes a session for eight weeks (two sessions per week). To evaluate the effectiveness of the training, Pope Self-Esteem Scale was utilized. Analysis of covariance and dependent t-test was used to analyze the data. The results indicated that the scores of the total self-esteem and the three subscales of Global, Academic and Body Self-Esteem increased significantly in the experimental group compared with control group. These results were also confirmed after a two months follow-up. Thus, according to the results of this research and the necessity of increasing self-esteem of children with learning problems, it can be suggested that the POOYESH educational program be used in the schools and health centers to help improve the self-esteem of children with learning problems.پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامۀ آموزشی پویش بر عزت نفس کودکان با مشکلات یادگیری اجرا شد و از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. گروه نمونه شامل 30 نفر از کودکان پایههای سوم تا پنجم دبستان بود که با مراجعه به بیمارستان امام حسین (ع) تشخیص مشکلات یادگیری گرفته و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برنامۀ آموزشی پویش طی 8 جلسۀ 90 دقیقهای در طول چهار هفته (هر هفته دو جلسه) اجرا شد. برای ارزیابی اثربخشی برنامۀ آموزشی، آزمون عزتنفس پُپ مورد استفاده قرار گرفت. بهمنظور تحلیل یافتههای پژوهش از تحلیل کوواریانس و آزمون تی همبسته استفاده گردید. یافتهها نشان دادند برنامۀ آموزشی پویش برای گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه، افزایش معنادار سطح عزتنفس کل و سه زیرمقیاس عزتنفس عمومی، تحصیلی و جسمانی را در پی داشته است. پایداری نتایج پس از پیگیری دو ماهه نیز تأیید شد. بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش و ضرورت افزایش عزتنفس کودکان با مشکلات یادگیری، میتوان برنامۀ آموزشی پویش را در مدارس و مراکز درمانی، جهت کمک به ارتقای سطح عزت نفس این کودکان، پیشنهاد نمود.https://www.ceciranj.ir/article_66722_1771c0603275b59a93b34cc2b989d93e.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222اثربخشی تلفیق روش آموزش چند حسی و یکپارچگی حسی بر علایم اختلال خواندن و نوشتن دانش آموزان دوره ابتداییاثربخشی تلفیق روش آموزش چند حسی و یکپارچگی حسی بر علایم اختلال خواندن و نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی274166723FAلیلی زادخوتدانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز.مهناز استکیاستادیار گروه روانشناسی دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز.رویا کوچک انتظاراستادیار گروه روانشناسی دانشکده علوماجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز.Journal Article20180804هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تلفیق روش آموزش چند حسی و تمرینات یکپارچگی حسی بر علائم اختلالات خواندن و نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود، که در آن شرکت کنندگان پژوهش، به صورت نمونه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل، دو آزمون محقق ساخته املا و آزمون خواندن (نما) بود. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه تمرینات یکپارچگی حسی و روش آموزش چند حسی قرار گرفتند؛ ولی آزمودنی های گروه گواه مداخله ای در یافت نکردند. نتایج آزمون با استفاده از نرم افزار آماریspss و با روش تحلیل کواریانس انجام شد. و نشان داد، میانگین نمرات پس آزمون خواندن و نوشتن گروه آزمایش بیشتر از میانگین نمرات پس آزمون خواندن و نوشتن گروه گواه است. در مجموع یافتههای به دست آمده در این پژوهش به وضوح حاکی از آن بود، که به کارگیری برنامه تلفیقی آموزش چند حسی و تمرینات یکپارچگی حسی بر بهبود علائم اختلال خواندن (درک متن و کاهش خطاهای خواندن) و اختلال نوشتن (حافظه شنیداری، حافظه دیداری، حساسیت شنیداری، دقت و مشکلات آموزشی) دانش آموزان گروه آزمایش تاثیر داشتهاست.https://www.ceciranj.ir/article_66723_e54dddff9ee704f055ffa6f940ec0c9f.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222اثربخشی آموزش خلاقیت بر خلاقیت و عزت نفس دانشآموزان دختر مقطع ابتداییاثربخشی آموزش خلاقیت بر خلاقیت و عزت نفس دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی425466724FAلیلا افضلیکارشناس ارشد روانشناسی تربیتی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان اسلامشهر، تهران، ایرانسمیه اسماعیلیکارشناس ارشد تحقیقات آموزشی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اسلامشهر، تهرانJournal Article20180804پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش خلاقیت بر خلاقیت و عزتنفس دانشآموزان دختر دوره ابتدایی اسلامشهر، اجراء شدهاست. برای این منظور 120 نفر (60 نفر گروه آزمایشی و 60 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان مقطع ابتدایی به روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ (1965) و آزمون تصویری خلاقیت تورنس (1969) می باشند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش خلاقیت تأثیر مثبت بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دارد. آموزش خلاقیت به دانش آموزان منجر به ارتقای معنادار ابعاد سیالی، ابتکار و بسط در این گروه شده است. اما در بعد انعطاف پذیری، رشد معناداری حاصل نشده است.https://www.ceciranj.ir/article_66724_0f1744f012370c5e5234fc6334e65658.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در نظمجویی شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای اختلال سلوکاثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در نظمجویی شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای اختلال سلوک516766726FAسعیده صادقی رادکارشناسارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی تهرانمحمد حاتمیدانشیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی تهرانجعفر حسنیدانشیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی تهرانJournal Article20180804پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای ارتباطی در نظمجویی شناختی هیجاننوجوانان دختر دارای اختلال سلوک، طراحی شدهاست. نخست به مدارس راهنمایی دخترانه استان البرز که در دسترس بوده، مراجعه نموده و در مقطع راهنمایی (محدوده سنی 12 تا 15 سال)، پرسشنامه اختلال سلوک اجرا شد. پس از اینکه افراد دارای نمرات بالا در پرسشنامه اختلال سلوک (افرادی که پس از محاسبهی نمرات تمام مقیاسها و رسم نیمرخ CBCL، قلهی نیمرخشان در طیف بالینی قرار گرفت)، از بین مجموع 90 شرکتکننده انتخاب گشته و تحت مصاحبه ساختار یافته براساس DSM-IV-TR قرار گرفتند، درنهایت 30 نفر که ملاکهای ورود به مطالعه را تأمین کردند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس این 30 نفر بهطور تصادفی به دو گروه پانزدهتایی آزمایش و کنترل تقسیم گشته و هر دو گروه به نسخهی فارسی پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان (CERQ) پاسخ دادند. گروه آزمایش، آموزش مهارتهای ارتباطی را به شکل گروهی دریافت نموده و گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. مداخلات آزمایشی طی 10 جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. در پایان جلسه دهم، مجدداً هر 30 شرکتکننده به پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان مرحله نخست، پاسخ دادند. نتایج بهدست آمده نشان داد که در سطح معناداری 5% خطا، آموزش مهارتهای ارتباطی در نوجوانان دختر دارای اختلال سلوک، تغییرات محسوسی در زمینهی بهبود راهبردهای سازشنایافته نظمجویی شناختی هیجان و یا افزایش راهبردهای سازشیافته نظمجویی شناختی هیجان ایجاد نمیکند.https://www.ceciranj.ir/article_66726_5cab380838ac546d1c0ad235b367f718.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222The Relationship Between Cognition Intelligence and Emotional Intelligence with Academic Achievement of Students in Sixth Grade at Primary Schoolرابطه هوش شناختی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ششم دبستان687766727FAسیده سمیه جلیلی آبکناردانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهرانمحمد عاشوریدکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهران0000000216852932Journal Article20180804Controversial reports are available about the relationship between cognition intelligence and emotional intelligence with academic achievement. Since these reports are mainly based on studies in high school students, this study was aimed to the relationship between cognition intelligence and emotional intelligence with academic achievement of students in sixth grade primary school. In a correlation study, sample of 110 male students were selected through goal-oriented sampling procedure from primary school in Varamin province and allocated into two equal groups. Yearly total average in fifth grade of the one of groups was more than 19 and other group was lower than 13. To collect the data, were used Wechsler intelligence test and Bradberry-Greaves emotional intelligence test. Data were analyzed by using Pearson correlation and step wise regressions.The findings showed that cognition intelligence and emotional intelligence have a positive and signification relationship with academic achievement.Cognition intelligence and emotional intelligence predicted 52 percent of variance of academic achievement instudents with average of more than 19, while these two variables predicted 51 percent of variance of academic achievement in students with average of lower than 13. Cognition intelligence had the most contribution in prediction of academic achievement into each two groups. The results indicated that cognition intelligence and emotional intelligence have highly importance in the academic achievement. Also, it seems that academic achievement is influenced by interaction effects of other factors.ارتباط هوش شناختی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی متفاوت گزارش شده است. با توجه به این که این مطالعات عمدتاً بر روی دانشآموزان دبیرستانی انجام شده، هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط هوش شناختی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان ششم دبستان بود. در یک مطالعه همبستگی، 110 دانشآموز پسر با روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشآموزان ششم دبستان شهرستان ورامین انتخاب شدند و در دو گروه مساوی جایگزین شدند به طوری که معدل کل سالانه پایه پنجم یکی از گروهها بالای 19 و گروه دیگر زیر 13 بود. برای جمعآوری دادهها از آزمون هوشی وکسلر و آزمون هوش هیجانی برادبری- گریوز استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هوش شناختی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشتند. هوش شناختی و هوش هیجانی 52 درصد از واریانس مربوط به پیشرفت تحصیلیدانشآموزان با معدل بیشتر از 19، را پیشبینی کردند در حال که این دو متغیر توانستند 51 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی دانشآموزان با معدل کمتر از 13 را پیشبینی کنند. در هر دو گروه، هوش شناختی سهم بیشتری در پیشرفت تحصیلی داشت. نتایج حاکی از اهمیت توجه به هوش شناختی و هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلیدانشآموزان بود. به نظر میرسد که پیشرفت تحصیلی تحت تأثیر عوامل دیگر و اثرات تعاملی آنها نیز باشد.https://www.ceciranj.ir/article_66727_cf132c68faedd5f01398d093b0ed847f.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222The Effectiveness of Resiliency based on Islamic Spirituality Training on Marital Satisfaction & Components of Resiliency based on Islamic Sprituality in Mothers of Slow Pace Childrenاثربخشی آموزش مهارتهای تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی بر میزان رضامندی زوجیت و مؤلفههای تابآوری معنوی در مادران با کودکان آهستهگام687766728FAشهرزاد بخشی زادهدانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهرانغلامعلی افروزدکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهراناحمد به پژوه0000-0002-0843-8942باقر غباری بنابhttps://orcid.org/00محسن شکوهیJournal Article20180804The aim of this study was investigating the effects of Resiliency based on Islamic spirituality Training on marital satisfaction & Components of Resiliency based on Islamic sprituality in mothers of Slow Pace Children. In this study a semi-experimental design with pretest-posttest was applied. Afrooz Marital Satisasfacti Scale (AMSS) andResiliency based on Islamic spirituality researcher made scale were utilized to evaluate marital satisfaction, resiliency and Components of Resiliency based on Islamic sprituality among mothers with Slow Pace Children. The sample size includes 30 mothers having Slowe Pace children that assigned for experimental and control groups randomly. Analyzing of data is performed using Multivariable Analyze of Covariance. Results reveal that marital satisfaction and its component and Components of Resiliency based on Islamic spirituality of mothers with Slowe Pace children in experimental group significantly improved. According to the findings ofthe study it can be concluded that resiliency based on Islamic Spirituality skillstraining enhance the marital satisfaction and resilience in mothers ofSlow Pace children.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی بر ارتقای مهارتهای رضامندی زوجیت و مولفههای تابآوری معنوی مادران کودکان آهستهگام انجام شد. روش پژوهش مذکور از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون بود. برای ارزیابی متغیرها ازمقیاس رضامندی همسران دکتر افروز (1389) و مقیاس محقق ساخته تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی استفاده شد. 30 نفر از مادران کودکان آهستهگام شهرستان دهدشت و حومه با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل در پژوهش حاضر مشارکت کردند. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که اجرای برنامۀ مداخلهای بر میزان رضامندی زوجیت و مولفههای تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی در مادران کودکان آهستهگام گروه آزمایشی در مرحلۀ پسآزمون به طور معناداری موثر بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی میتواند میزان رضامندی زوجیت و مولفههای تابآوری مبتنی بر معنویت اسلامی مادران کودکان آهستهگام را بهبود بخشد.https://www.ceciranj.ir/article_66728_9f3dc92654e8a6c8497f2d56785195b9.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222The effectiveness of music therapy in enhancing the ability of reading in primary school children with cochlear implantsاثربخشی اقدامات موسیقیدرمانی در افزایش توانایی مهارت خواندن در کودکان دبستانی کاشت حلزون788766729FAمیترا شه پناهکارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوانمحمد حاتمیروانشناسی بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمیربابه نوریروانشناسی بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمیJournal Article20180804The purpose of the current study was to investigate the effectiveness of music therapy on reading skills in cochlear implants students. The study papulation was cochlear implants students in Tehran. 20 students (8 boys and 12 girls) who were to Baghiyat allah cochlear implant center selected through randomly sampling method. Randomly 10 students were replaced in experimental group (music therapy and rehabilitation) and 10 students were replaced in the control group (rehabilitation). For experimental group music therapy at 24 consecutive sessions (over six months) for 1 hour was administered but control group only attended at rehabilitation sessions For experimental group music therapy and rehabilitation session were held but control group only receive rehabilitation At table-2 the research descriptive variable index including mean, standard deviation, for experimental and control groups at three stages of pre-test, post-test and track test have been reported. table-3 the sum of calculated f in terms of the impact of the groups equals 9/425 which is significant at 0/01 level Therefore, on the basis of the research findings it can be said that music therapy measures are effective at improving reading skill abilities of schools students with cochlear implants. Results of ANOVA with repeated measure showed significant difference in reading skills and hearing ability.پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی موسیقیدرمانی برافزایش توانایی مهارتهای خواندن در کودکان دبستانی کاشت حلزون شنوایی بود. پژوهش حاضر کودکان کاشت حلزونی شنوایی (10-8 سال) که در مدارس ابتدایی تهران در حال تحصیل میباشند بود. 20 کودک (8 پسر و 12 دختر) مراجعهکننده به مرکز کاشت حلزون شنوایی بقیه ا... (عج) بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند که از این 20 نفر 10 نفر بهصورت تصادفی در گروه آزمایشی (موسیقیدرمانی همراه با توانبخشی) و 10 نفر در گروه کنترل (جلسات توانبخشی) جایگزین شدند. موسیقیدرمانی در 24 جلسه متوالی (در طی 6 ماه) به مدت 1 ساعت برای کودکان گروه آزمایش انجام شد ولی گروه کنترل فقط در جلسات توانبخشی شرکت کردند. در جدول شماره 2 آماره کالموگروف-اسمیرنف برای تمامی متغیرها معنیدار نمیباشد. بنابراین توزیع این متغیرها در گروهها نرمال میباشد و میتوان از آزمونهای پارامتریک استفاده نمود در جدول 3 نشان دادهشده است، میزان f محاسبهشده در مورد تأثیر گروهها برابر با 425/9 میباشد که در سطح 01/0 معنیدار میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیدار وجود دارد. لذا با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که اقدامات موسیقیدرمانی برافزایش توانایی مهارت خواندن در کودکان دبستانی کاشت حلزونی شنوایی تأثیرگذار میباشد. نتایج تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که اثربخشی موسیقیدرمانی بر مهارتهای خواندن در کودکان دبستان کاشت حلزونی معنادار میباشد.https://www.ceciranj.ir/article_66729_49053c3c1d20c6c3a370d22269c9ea8e.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222The Comparison of Alexithymia and Emotional Creativity among Gifted and Normal Female Studentsمقایسه ناگویی هیجانی و خلاقیت هیجانی در دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی889766730FAسعیده شاه حسینی تازیکدانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهرانآزاده فروزانفردانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهرانفاطمه هاشمی گلپایگانیدانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهراننجمه طاهریدانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه تهرانJournal Article20180804The current study was aimed to compare alexithymia and emotional creativity among gifted and normal female students. 307 high school students of second-grade (144 normal students and 163 gifted students) were selected by multistage clustering sampling method, who completed Toronto Alexithymia Scale (Bagby, Parker and Taylor, 1994) and emotional creativity inventory (April, 1999). For analyzing the data, Pearson correlation coefficient and multivariate analysis of variance were used.Results of the research showed that there is a significant negative association between emotional intelligence and emotional creativity in both groups of students (gifted and normal). Only in gifted students there was a positive and significant relationship between the subscale of effectiveness/authenticity and alexithymia. There was also a significant difference in scores of alexithymia and emotional creativity between both groups, such that scores of alexithymia in normal students and scores of emotional creativity in gifted students were higher than the other group.The higher the students’ emotional creativity is, the better and easier they would be able to know and express their emotions, and they can consequently communicate better with others.هدف پژوهش حاضر، مقایسه ناگویی هیجانی و خلاقیت هیجانی دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی بود. تعداد 307 نفر دانشآموز مقطع متوسطه دوره دوم ( 144نفر دانش آموز عادی و 163 نفر دانش آموز تیزهوش) به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند که مقیاس های ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که در هردو گروه از دانشآموزان (تیزهوش و عادی) بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تنها در دانشآموزان تیزهوش زیر مقیاس اثربخشی/ اصالت با ناگویی هیجانی رابطه مثبت و معنادار داشت. همچنین نمرات ناگویی هیجانی و خلاقیت هیجانی بین دو گروه تفاوت معناداری داشت که نمرات ناگویی هیجانی در دانشآموزان عادی و نمرات خلاقیت هیجانی در دانشآموزان تیزهوش نسبت به گروه مقابل بالاتر بود. هر چقدر دانشآموزان از نظر هیجانی، خلاقیت بیشتری داشته باشند راحتر و بهتر میتوانند هیجانات خود را بشناسند و ابراز کنند و در نتیجه بهتر میتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند.https://www.ceciranj.ir/article_66730_744e59c3bd466e72aeda5ae95d0c855e.pdfانجمن علمی کودکان استثنایی ایرانتوانمندسازی کودکان استثنایی2588-34886420151222Effectiveness of Positive Parenting Program on Social Adjustment and Exam Anxiety in Inadaptable Childrenاثربخشی برنامه گروهی فرزند پروری مثبت بر سازگاری اجتماعی و اضطراب امتحان کودکان ناسازگار1119866731FAراضیه نوری پوردانشجوی دکترای مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا (س)سیمین حسینیاناستاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا (س)سوگند قاسم زادهاستادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهرانJournal Article20180804Adjustment disorders create interpersonal and social problems. Children with this disorder, family, school and society would face with various problems and difficulties. Also made vulnerable them against psycho-social disturbances in adolescence and adulthood and sometimes cause exam anxiety in them. The aim of this study was to investigate effectiveness of positive parenting program on social adjustment and exam anxiety in children in Tehran. This study was quasi-experimental research design with pretest-posttest and control group. The population of study included all students in elementary girls 8-12 years and their mothers in Tehran in the 2014-2015 academic years. Sampling of this study was multistage cluster. In order to select sample, 3 primary girl schools was selected randomly and after the implementation of California Personality Inventory (part of adjustment) and Sarason's Exam Anxiety, 15 students' mothers from a school were assigned to experimental group and 15 students' mothers from another school assigned to control group. The experimental group received positive parenting program in 8 weeks of 1.5 hours which program was based on pattern of Saunders. Data were analyzed by using Shapiro, Levin and analysis of covariance. Results showed that positive parenting program was effective on increasing social adjustment and reducing of text anxiety among girls of experimental group. According to training of Positive Parenting enhance social adjustment and reducing exam anxiety in mothers of children is effective, so implementation of the training program along with other treatments is recommended.اختلالهای سازگاری، مشکلات فردی و اجتماعی فراوانی را به وجود میآورد. کودکان مبتلا، خانواده، آموزشگاه و اجتماع را با مسایل و دشواریهای گوناگونی مواجه میکنند و آنها را نیز در برابر آشفتگیهای روانی- اجتماعی دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی، آسیبپذیر میسازند که گاهی موجب اضطراب امتحان در آنان میگردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه گروهی فرزند پروری مثبت بر سازگاری اجتماعی و اضطراب امتحان کودکان ناسازگار شهر تهران بود<strong>.</strong> طرح پژوهش این تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه کنترل میباشد. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر ابتدایی 8 تا 12 سال شهر تهران و مادرانشان در سال تحصیلی 93-94 بود. روش نمونهگیری پژوهش حاضر، خوشهای چند مرحلهای بود. به منظور انتخاب نمونه، از بین مدارس ابتدایی دخترانه سه مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و بعد از اجرای پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (بخش سازگاری) و پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون ، 15 نفر از یک مدرسه در گروه آزمایش و 15 نفر از مدرسه دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه و نیم در جلسات برنامه فرزند پروری مثبت بر مبنای الگوی ساندرز شرکت کردند. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون شاپیروویلک، لوین و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافتهها نشان داد که برنامه فرزند پروری مثبت بر افزایش میزان سازگاری و کاهش اضطراب امتحان دختران در گروه آزمایش موثر بوده است. بحث و نتیجهگیری: با توجه به این که به نظر میرسد آموزش گروهی فرزندپروری مثبت به مادران موجب افزایش میزان سازگاری و کاهش اضطراب امتحان شده کودکان موثر است، لذا اجرای این برنامهی آموزشی در کنار سایر درمانها توصیه میشود.https://www.ceciranj.ir/article_66731_fd6a0b6b71b702bdeda9860c44ec5f10.pdf